مازندران باستان، نکته ها و نگفته ها (۱) راز ها و رمز ها
در اسطوره ها آمده است، ایرانیان خط
دسته بندی مقالات
هر آنچه میخواهید جستجو کنید:
پربازدید تزین مقالات
در اسطوره ها آمده است، ایرانیان خط
بر اساس شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی ،
به گفته رئیس پیشین سازمان امور مالیاتی
آقای کاتوزیان سال ها و سال هاست
خانه » مازندران و تاریخ
درویش علی کولاییان سال ها پیش ( سال ۱۳۹۲) در مورد جابجا شدن تاریخی قسمتی از مسیر تجن ، مقاله ای تقدیم علاقه مندان شده است۱ ، مقاله یی که اکنون ارائه می گردد جهت آسان نمودن احاطه به موضوع۱، برای طیف بیشتری از خوانندگان است . ماجرا درعهد باستان ، بعد از هجوم یونانیان به ایران و پس ازشروع کشت و کار برنج در مازندران اتفاق افتاد . در آثارشان دو مورخ بزرگ رومی و یونانی ( کوینت کورس۲ و دیودور۳ ) که راوی یورش اسکندر به ایران و راوی جهانگشایی اویند ؛ به رودخانه یی عجیب در مسیر حرکت اسکندر اشاره می کنند . یونانیان با رود خانه در همان راهی روبرو میشوند که از آن طریق، دامغان را به قصد سواحل دریای مازندران ترک می کنند . آن رود خانه ، با آن مشخصات عجیب ، هنوز شناخته نیست ، اما نگارنده امیدوار است تلاش های صورت
یورش دولت یونانی بلخ به دره گنگ و تبعات آن در مازندران دولت یونانی بلخ شرقی ترین بخش جهان یونانی در آسیای میانه و یک دولت باستانی که از سال ۲۵۰ تا ۱۲۵ پیش از میلاد حاکمیتی مستقل داشت و بخشی مهم از آسیای میانه و مناطقی از ایران و پاکستان و هند را در تصرف داشت . این دولت به پادشاهی باکتریا نیز شهرت دارد و باکتریا یا همان بلخ پایتخت آن بود . رونق و ثروت شهرهای آن در آن هنگام باعث شد تا پادشاهی باکتریا را ” امپراتوری هزار شهر طلایی” نیز نام بگذارند . در جغرافیای دولت یونانی بلخ، تبرستان یا همان مازندران جایگاهی معین داشت.غربی ترین بخش پادشاهی، یعنی غربی ترین بخش دولت یونانی بلخ ، تبرستان یا همان مازندران بود. نقشه زیر موقعیت مازندران را در ۱۸۰ سال قبل از میلاد مسیح در محدوده دولت یونانی بلخ نشان می دهد .
در شماره پیشین مجله وزین گیله وا نقدی آمده است به قلم دکتراسمعیل شفق با عنوان ” آیا مازندران خاستگاه کلیله است ؟ ” . نقد ایشان متوجه کتابی به قلم اینجانب تحت عنوان ” برآمدن کلیله و دمنه ، شاهکار فرهنگی مازندران باستان ” و آنچه که در پی خواهد آمد پاسخی به همان نقد است . برای آشنایی خواننده ، به اختصار می پردازیم به رویدادی تاریخی که در قرن دوم قبل از میلاد اتفاق افتاد . در آن رویداد ، تبرستان یا همان مازندران مقصد قومی مهاجر میشود ، اسکان مهاجران به سادگی امکان نداشت . جنگی طولانی اتفاق افتاد جهت اسکان مهاجران ، قومی که از پیش ساکن آنجا بود با اعمال قدرت ارتش اشکانی به بیرون منطقه رانده شد . در صحت این رویداد تردید نیست و مورخان به اتفاق اینگونه از آن یاد می کنند . اما مردم مهاجر از کجا آمدند
از کتاب های مشهور جهان کلیله است . شهرت بین المللی هیچ کدام از آثار فرهنگی مربوط به ایران به شهرت این کتاب نمی رسد . این کتاب در ردیف بزرگترین آثار فرهنگی جهان محسوب می شود و میلیون ها نفر با نام ایران ، اول بار ، با خواندن کلیله آشنا می شوند . می گویند این کتاب به صدها زبان برگردانده شده است۱. باید با افتخار اعلام نماییم ، حقوق معنوی مربوط به این اثر در قدم اول به مازندران و به کهن سرزمین ما ایران تعلق دارد ، گر چه بی دقتی ها و سهل انگاری ها ، سبب شد تا به اشتباه ، خاستگاه کلیله به جای مازندران و شمال ایران ، شبه قاره هند و کشورهندوستان معرفی شود . این اشتباه بزرگ از کجا سرچشمه می گیرد ؟ از کتاب های مشهور جهان کلیله است . شهرت بین المللی هیچ کدام از آثار
در کتاب “مازندرانی و سنسکریت کلاسیک ” به قلم نگارنده ، قریب به چهارصد واژه مازندرانی با واژه های سنسکریت مطابقت داده شد . دراین مقاله، به چهل واژه دیگر مازندرانی توجه می کنیم . علاقمندان به این نکته توجه کنند که فونتیک بکار رفته ، فونتیک هاروارد- کیوتو است(H-K ) . فونتیک هاروارد- کیوتو ، تفاوت هایی با فونتیک مرسوم دارد . در متن به بعضی از این تفاوت ها اشاره شده است . در ضمن واژه های سنسکریت که با چهل واژه مازندرانی مورد نظر مطابقت داشته اند ، معنایشان در ادامه همین مقاله، به انگلیسی آمده است . مرجع ما فرهنگ دیجیتالی دانشگاه کلن آلمان(( Cologne Digital Sanskrit Lexicon )) است. ۱-آغوز به معنای گردو است . در سنسکریت واژه AkhoTa به معنای در خت گردو است . حرف T نرم تلفظ می شود . در پهلوی گوز( قوز ؟) به معنای گردو است . ۲- اُودُنه بار گذاشتن برنج با مقـدار آب لازم برای طبخ
دکتر داوری اردکانی رییس فرهنگستان علوم می گوید : متاسفم که کتاب کلیله در مدارس تدریس نمی شود بنا به گزارش خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی (شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۸ ) رییس فرهنگستان علوم ؛ دکتر داوری اردکانی ، اظهار نموده اند که کتاب کلیله و دمنه را من می شناسم و متاسفم که در مدارس تدریس نمی شود . ایشان در ادامه اظهارات خود بیان می کنند این کتاب از هند آمده و ترجمه آن قبل از اسلام به ایران آمد . باید گفت تاسف مازندرانیان از تاسف فیلسوف برجسته ما بایستی بیشتر باشد . چرا که انتساب کلیله و دمنه به هند ، به جای انتساب آن به مازندران ، خود یک اشتباه بزرگ و تاسف بار تاریخی است . یادداشت زیر از سوی اینجانب در همان خبرگزاری ذیل همان خبر درج گردیده است ای کاش استاد ارجمندی چون داوری اردکانی با خبر می شد و کلیله را بر
کلیله و دمنه شاهکاری کم نظیر و شاید بی نظیر است . گفته می شود این کتاب به بیش از یکصد زبان برگردانده شد . در سال های اخیر پژوهشهای صورت گرفته توسط این جانب ، این نکته را آشکار می کند که کتاب کلیله ، هدیه فرهنگی مردم مازندران به فرهنگ ایران و جهان است و بر اثر اشتباه و غفلت تاریخی بعضی کاتبان ایرانی این گوهر والای فرهنگ ما به جایی دیگر ؛ به شبه قاره هند نسبت داده شد . اخیراً از مقاله ای مهم با عنوان ” سرچشمه کلیله ” با خبر شدم که تصویر آن در ذیل همین مقدمه آمده است . مقاله ای که نامبرده شد، سالها پیش در نشریه ” انجمن فرهنگ ایران باستان دوره دوم فروردین ۱۳۴۴ شماره ۱ ” درج شده ، ترجمه ای از شادروان مسعود رجب نیا است . (رجب نیا سالها در تهران ، معاونت کتابخانه ملی را
مقاله ای در پاییز ۹۷ در نشریه ” پژوهش های باستان شناسی ایران ” با عنوان ” دربند کولا آوردگاه راه بردی اسپهبدان تبرستان در برابر اعراب ” منتشر شد و موضوع آن ، مکانی تاریخی در مازندران ، موسوم به ” دربند کولا ” است . نویسنده مسئول مقاله آقای دکتر سامان توفیق در جریان پژوهش ها ی خود ، غار با اهمیت و بی نظیر خطیر کوه در شهرستان سوادکوه مازندران را که اخیراً به نادرست نزد بعضی ها به اسپهبد خورشید موسوم شده است چنین می نامد و آن را در پیوند با مکان تاریخی ” دربند کولا ” می شناساند ، و پژوهش منتشره از سوی اینجانب را که اصولاَ با اساس کار های ایشان در تعارض است ، با شرحی مفصل اما استدلالی ضعیف و نادرست مورد تردید قرار می دهد . از آنجا که درستی رساله دکتری و درستی موضوع پروژه ایشان ، با مکان یابی درست دربند کولا محک می خورَد ،
در دانشگاه های کشور ، هنوز هم به تاریخ محلی کم پرداخته می شود . درمازندران این نارسایی بیشتر است . بیرون از موسسات دانشگاهی ، گر چه جمعی می کوشند تا پرده از تاریخ مازندران باستان بردارند اما با تاسف در اغلب موارد ، واقعیت ها و شواهد تاریخی را ، آنها به دور از متدهای علمی دنبال می کنند ، بر پایه حدس و گمان ملاحظاتی بر روی کاغذ می آورند و بی آن که احساس مسئولیت کنند آن را به علاقه مندان، به ویژه به مردم عادی ، در قالب کتاب ارائه می دهند . نقد و بررسی کتاب های این دسته از نویسندگان نیز سنتی جا افتاده نیست . گاهی به این واهمه ، که مبادا خصومت مولف ، یا خصومت هواداران ، دامنگیر منتقد اثر شود . شاعری مورد احترام کتابی در زمینه تاریخ گذشته باستانی شمال ایران نوشته است . در بررسی همین کتاب، ایشان در مصاحبه با سایت مازندنومه ، به بعضی موضوعات در تاریخ باستانی مازندران اشاره می کند . از آن چه که
معنای واژه تپور را ، درارتباط با اصطلاحات کهن در زبان مردم باید جُست و قبل از هر چیز توجه به آئینی باید داشت که در قرون اولیه قبل از میلاد ، با ورود شالیکاران مهاجر به بخشی از شمال ایران ، جایی که بعدها مازندران نام گرفت، اشاعه پیدا کرد . شاخص ترین مراسم متعلق به آن آئین ، نوعی ریاضت و مشارکت همگانی درایجاد تپه های خاکی گنبدی شکل بود که گاهی با ابعادی عظیم ساخته می شدند . . در مازندران به ویژه در حوزه تجن این تپه ها موسوم به ” دین ” بوده مردم هنوز چنین نامی را برای آن ها قائلند . دین ، نام تپه های خاکی گنبدی شکل ساخته انسان که به طور پراکنده در مازندران و به ویژه اطراف ساری و در مکان های مختلف وجود داشته است اما با ظهور عصر ماشین و به کمک بولدوزر و لودر ، بسیاریشان منهدم و به اصطلاح تسطیح شده اند . هنوز توضیح درستی از چگونگی ایجاد این آثار کهن و باستانی ،از سوی مورخان و باستان شناسان ایرانی در
دسترسی سریع
مقالات پر بازدید
در اسطوره ها آمده است، ایرانیان خط
بر اساس شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی ،
به گفته رئیس پیشین سازمان امور مالیاتی
طراحی شده توسط علیرضا مصطفوی