مشکل ما ؛ زخم کهنه بر بدنه اقتصاد سیاسی است . به نظر می رسد از شروع درمان، تا آغاز التیام این زخم ، راه ما طولانی است و تصوری غیر از این ، ساده اندیشی است . در این راه نیازمند دقت و تامل بیشتر اقتصاددانان وطنی به ویژه آن ها که اقتصاددانان رسمی محسوب می شوند ،هستیم . شوربختانه راه حلی موثر از سوی این دسته از عالمان ما تا کنون ظهور نکرده است و قریب نیم قرن دستگاه های سیاسی کشور در تـلـه غفلت اقتصاددانانی مثل آقای محسن رنانی دست و پا زده اند . این منتقد اقتصاددان که فقط به عنوان مثال ، نامش را آورده ایم و هم دیگران که شبیه او عمل می کنند ، دائم نشانه های چرکین برآمده از زخم را به همه نشان می دهند و مدام آن را فریاد میزنند اما برای علاج ، راهی نشان نمی دهند و خود در میانه ، حجاب راه حل شده اند . دلیل این ادعا را ، به وضوح و اختصار هر چه بیشتر ، با شما در میان می گذارم .
. همه چیز در درجه اول به شفافیت رابطه مالی دولت و ملت بر می گردد، این که مردم مالیه دولت را چگونه و تا چه مقدار تامین می کنند . اقتصاددان ما ، البته این سوال را پیش پا افتاده می داند و خواهد گفت معلوم است که مردم مالیات می دهند . البته در ادامه اگر از او باز هم سوال شود خواهد گفت در ایران بخشی عمده از بودجه دولت با بهره برداری از منابع نفت و گاز تامین می شود .اما اگر از ایشان باز هم پرسیده شود، دومی با آن اولی چه فرق می کند ، با اصرار خواهد گفت اولی مالیات است و دومی غیر مالیات .
برای هر کسی روشن است که پرداخت کنندگان مالیات مستقیم در ایران فقط بخشی از مردمند . این بخش از مردم می دانند چه مبلغی به دولت می پردازند ، به واقع قبض رسید مالیاتی برایشان گویای همین مطلب است.
حال بر سر اصل مطلب برویم و از جناب اقتصاددان بپرسیم آن دومی که مالیات نیست در اصل از جیب چه کسی است؟ اگر کمی منصف باشد میگوید از جیب مردم ! اگر بپرسیم بابت این آیا تمام مردم و یا تمام خانوار ها قبضی و رسیدی اخذ می کنند ؟ خواهد گفت خیر ، فقط به این دلیل که مالیات نیست . حال از جناب اقتصاد دان می پرسیم اگر شما ، همین را هم مالیات مستقیم مردم بدانید و این حق را قائل شوید که هر خانوار از سرانه مبلغ متعلق به خود سالیانه با خبر شود ، کجای کار خراب می شود ؟ جناب اقتصاددان ما می داند هیج جای کار خراب نمی شود بلکه این سبب میشود دولت ها وادار به پاسخگویی به همه مردم شوند و نظارت عمومی نیرومندی خلق گردد و اصلاحاتی عمیق و واقعی به دنبال بیاید ، اما افسوس ! کماکان جناب اقتصاددان می گوید حرف مرد یکی است ، از قدیم هر چه که دولت از دل زمین بر می دارد را ما مالیات نمی دانیم !! می پرسیم چرا اینگونه است سوالی که چندین و چند بار بار از آقای رنانی و همقطارانشان پرسیده ایم امازحمت پاسخ را هیچکدام به خود نداده اند .
بله استاد محترم جناب رنانی ! شما و استادان شما به مدت پنجاه سال مردم ایران را فقط بر اساس الگوی کهنه خودتان ، قابل یک امر مهم ندانسته اید آن صدور قبض و یا رسیدی سالیانه که مبین سهم هر خانوار از گنجی سرشار و نقد که میراث مردم است و هر سال به صندوق دولت میرود . قبض و رسید ، برای رقمی که به واقع عمده مالیات مستقیم و سالیانه همه خانوار ها ی ایرانی است . شما آنچه تا کنون در ارتباط با مشکل بزرگ ما انجام داده اید عاری از نو آوری و تدبیر بوده است . به خود بیاییم !
یک پاسخ
خیلی عالی بود