درویش علی کولاییان
مقدمه :
تمدن در مازندران با کشت برنج و دامپروری متناسب با آن آغاز شد . تلاش مهاجران شالیکار برای آماده سازی شبکه های آبیاری در مازندران، منجر به تغییراتی مهم، خواسته یا ناخواسته در مسیر رودخانه تجن شد . مسیر تجن که یونانیان زمان اسکندر آن را از نزدیک دیده اند ، به واقع تعجب برانگیز بود اما بعد ها به دلیل بعضی اقدامات از سوی شالیکاران و کوتاه زمانی پس از استقرارشان در منطقه،مسیر رود تغییر می کند .
آمدن اسکندر به ایران ، پیش از آمدن مهاجران از شمال هند و مقدم بر آن بوده است لذا روایت راویان یونانی از مسیر رودخانه، ِامروز غیر واقعی یا عجیب جلوه می کند .
این نوشتار دلائل شکل گیری آن وضعیت عجیب و دلیل تغییر آن به وضعیت موجود را بررسی می کند .
ضمن بیان مطلب ، مکانی مهم و تاریخی مرتبط با عبور اسکندر از ناحیه ، (پل گردن )، شناسایی و معرفی خواهد شد .
تجن آنگونه که بود
در فاصله دامغان تا دریای مازندران، مورخین یونانی و تاریخ نگاران رومی از رودخانه ای یاد می کنند که آبدهی آن، در زمان آمدن اسکندر (۳۳۰ق.م) حتی در میانه تابستان قابل ملاحظه بوده است . حسن پیرنیا مولف تاریخ ایران باستان تحت عنوان” رفتن اسکندر از دامغان به گرگان” از کنت کورث نقل می کند و می نویسد :
« اسکندر در حالی که با پیاده و سواره نظام حرکت می کرد پس از پیمودن ۱۵۰ استاد (پنج فرسنگ) به یک وادی که مدخل گرگان بود رسید و در آن جا اردو زده به استحکامات پرداخت / در اینجا جنگلی است که به مسافت زیاد امتداد یافته و خاک وادی حاصلخیز است . آب هایی که از بلندی ها سرازیر می شود این زمین ها را آبیاری می کند .از پای کوه رودی جاری است که موسوم به« زیوبِه ریس » می باشد . این رود پس از طی سه اِستاد راه به تحته سنگی بر می خورد و از این جهت به شعبه متساوی تقسیم شده بعد در زمین فرو می رود . پس از آن، این رود مسافت سیصد استاد (ده فرسنگ ) در زیر زمین طی کرده باز ظاهر می شود ولی این بار مجرای آن تنگ می گردد زیرا راهش سخت است و بدین منوال می رود تا جایی که به رود دیگر که ریداژ است می ریزد . اهالی محل گفتند که هر چه در رود (زیویه ریس ) ، قبل از فرورفتن آن در زمین ، بیفکنند ، در جایی که این رود آفتابی می شود بیرون می آید . اسکندر برای امتحان امر کرد دو گاو نر را در رود مزبور انداختند و اشخاصی که مامور این امتحان بودند خبر دادند که دو گاو مزبور را آب از زیر زمین بیرون انداخت .» ( حسن پیرنیا -تاریخ ایران باستان –ص ۱۳۴۲ )
مرحوم پیرنیا گزارش فوق را از« کنت کورث » نقل می کند و می گوید که مورخ دیگر « دیودور » نیز همین مطلب را می نویسد و فقط نام رود را متفاوت نقل می کند .
نکته ای که در گزارش به چشم می خورد ، نام بردن از ناحیه ای جنگلی در فاصله ای قابل توجه از دامغان است و رودخانه ای پرآب که ابتدا زیر زمین می رود و یعد در فاصله ای دوردست دوباره ظاهر می شود. پژوهشگران تاریخ که گزارشات مربوط به اسکندر را پی گرفته اند در انطباق این روایت با واقعیت دچار مشکل شده ، بعضی شان رود را چشمه علی دامغان دانسته اند . با توجه به سمت و سوی حرکت اسکندر( از منطقه دامغان به سمت شمال) و اشاره به جنگل و به ویژه پر آب بودن رود که قادر به حمل جسد دو راس دام (گاو ) در مسیر خود بوده است، انطباق این رود با چشمه علی دامغان که میزان آبدهی آن همیشه بسیار کم تر از یک متر مکعب در ثانیه است، نادرست به نظر می رسد .
زمان عبور اسکندر میانه تابستان ۳۳۰ قبل از میلاد بوده ، رود که بر اساس روایت یونانیان میزان آب آن ، در آن موقع از سال، حد اقل چند متر مکعب در ثانیه برآورد می شود ، با توجه به شناخت ما از ناحیه ، فقط با تجن و سر شاخه های اصلی آن قابل انطباق است .
وضع موجود امروز نشانگر آن است که تجن در هیج کجا از زیر زمین عبور نمی کند ولی نکته ای که تا کنون دنبال نشد این است که آیا در دو هزار سال گذشته تغییری در مسیر تجن پیشآمد نکرد تا باعث محو شدن مجرای آن در زیر زمین باشد ؟ کشت و کار دو هزار ساله ، ایجاد شبکه های وسیع آبیاری ، آیا وضعیتی متفاوت را پدید نیاورده است ؟
نگارنده بر این باور است که، وضعیتی مشابه آنچه که یونانیان نقل می کنند بر تجن حاکم بود، اما دخالتهای انسانی سبب تغییر آن شده است . تحقیقات میدانی به ما کمک می کند تا بگوییم ماجرا چه بوده است :
تغییر تجن از وضعی که داشت(آن طور که یونانیان دیده اند ) به وضع تازه، تنها مسیر تازه این رود نیست ، بلکه تجن به احتمال زیاد دو چیز هم از وضع قبلی و بیرون از مدار فعلی باقی گذاشته است:
اول : رد پای مانده از یک رود، همان رود که ظهور دوباره تجن روی سطح بود، رودی در حد و اندازه تجن ، یعنی بقایای یک کانال که ساخته طبیعت است
دوم: بقایای گودالِ بازمانده از یک چشمه بزرگ که رود مورد اشاره ،ازهمین مکان آغاز می شده است . همان محل که طبق گزارش یونانیان روزگاری آب، خروشان از آن جا خارج و آن گاه در شکل یک رود جریان می یافت .
ما این شواهد را یافته ایم . نشان خواهیم داد که نهر «ساری رود »که از نقاط مختلف شهر ساری عبور می کند باقیمانده آن وضعیت است . بقایای گودال نیز واقع در اراضی «پل گردن» روستایی در مجاورت شهرساری است ، جایی که مبدا حرکت کهن رود«ساری رود» همانجا است .
ساری رو۱ یا ساری رود
ساری رود از جنوب شرقی ساری امروز آغاز می شود۲ . شواهدی هست که نشان می دهد نهر«ساری رود »خود از بقایای یک رود مهم باستانی است۳که ساری در کنار آن بنا شد و وجه تسمیه ساری نیز بر آمده از نام آن است . نام رود سنسکریت بوده و به معنای نوعی شکل هندسی یعنی ربع دایره (sarI) است ، یک منحنی که در این جا، شعاع انحنای آن به چند کیلومتر می رسد . طول مسیر رود در محدوده ساری و اطراف آن قریب پانزده کیلومتر است(نقشه پیوست ) .
آن چه که نهر «ساری رود » را بقایای یک رود معرفی می کند نشانه های باقیمانده در دشتی هموار است که ساری بخشی از آن دشت محسوب می شود . نشانه ها ی باقیمانده ،پهنای دهانه اولیه رود را متجاوز از ده ها متر و بلکه بسیار بیشتر نشان می دهد . گاهی نشانه های باقیمانده با ساخت و سازهای شهری محو شده یا دیده نمی شوند(تصویر ۹ ) .
در تمامی مسیر رود، تصرف حریم و تسطیح آن توسط صاحبان زمین ادامه دارد و آثار طبیعی پیرامون نهر رفته رفته از بین می رود ، با وجود این، نگاه فراگیر، نهر را باقیمانده ی یک رود طبیعی و مهم معرفی می کند .
این رود در ادامه به جنوب غربی و غرب ساری قدیم می رسد و از آنجا نیز به شمال غربی امتداد دارد و سپس به شمال ساری امروز(گذر خان) می رسد . امروزه عُشری از آب که تا یکصد سال پیش به ساری رود می ریخت در این نهر جاری است آن نیز، بر خلاف گذشته جز در تابستان دربقیه فصول آب های سطحی و هرز حاصله از سطح شهر و اطراف در آن جاری است..
نکته قابل تامل حریم این رود باستانی است .کارشناسی شهرداری در مورد حریم آن فقط با در نظر گرفتن سهم آب ناچیزی صورت می گیرد که امروز از منشا تجن و توسط نهری احداثی به درون آن هدایت می شود .از این روی تمامی حریم چندین ده متری این رود باستانی توسط مردم تصرف شد و زمین آن تسطیح و سپس برای ساخت و ساز ها به کار گرفته شد
با دنبال کردن مسیر« ساری رود» به سمت بالا دست و تا انتهای آن، در خواهیم یافت ،در وضع موجود ، نهری احداثی که اشاره به آن شد، به طول چند کیلومتر و با ابعادی بسیار کوچکتر ازحد و اندازه ی ساری رود ، سهمیه ای از آب تجن را به ساری رود و به دهانه آغازین آن می رسانَد . مهم این است که دانسته شود جدا از این نهر ، کدام منبع یا مجرای طبیعی، در گذشته های دور آب ساری رود را با ابعاد و اندازه ی طبیعی وچشمگیری که این رود از آن برخوردار بوده است، تامین می کرد؟
پاسخ این سوال را نوعی عوارض طبیعی خواهد داد که پیشاپیش و در آغاز کانال باقیمانده از «ساری رود » روی زمین نقش بسته است ، گودالی که پهنای آن بیش از پنجاه متر است ، عمق بیش از دو تا سه متر دارد ، همتراز با کف رود آغاز میشود نزدیک به یکصد متر به جلو می رود و در راستای رود ادامه پیدا می کند تا به تدریج هم کف با سطح طبیعی زمین شود .
ساری رود از کجا آغاز می شود
حال بر اساس شنیده ها از یونانیان و دیده ها که خود شاهد آن شده ایم باید با اطمینان بگوییم که ، آبگیری رود باستانی ساری رود، ابتدا مستقیم از تجن نبود ، بلکه از چشمه ای بود در اراضی روستای پل گردن در جنوب شرق ساری و در مجاورت این شهر . چشمه سر آغاز« ساری رود بود ، چشمه ای که امروز تنها گودالی وسیع و مرموز از آن باقی مانده است و هاله ای از افسانه ها پیرامون مکان آن و نیز در باره حرمت آن از زبان مردم شنیده می شود . هیچکدام از روایت ها ظاهراً اشارتی به چگونگی پدید آمدن یا تاریخ طبیعی محل مورد نظر نمی کند .
گودال که آغاز ساری رود به آن متصل است،بطور حتم همان است که در زمان اسکندر ، چشمه ای خروشان بود . جای بیرون آمدن آب پس ازعبور از مجرای چندین کیلومتری تجن از زیر زمین و چشمه محلِِ آفتابی شدن مجدد تجن بود . تجن از اینجا به بعد به« ساری رو» شهرت یافت تا شهر ساری نام خود را از آغاز و از زمان آمدن مهاجرین، مدیون این رود باشد . نام ساری ، همانطور که متذکر شدیم ،بیانگر شکل وانحنای مسیر رود در گستره دشتی هموار است که شهر قدیم ساری درون همان منحنی بنا گردید .
خشک شدن سرچشمه ساری رود به علت تغییر ناگهانی قسمتی از مسیر تجن بود . آب رسانی به شالیزار ها سبب ایجاد این تغییر ناخواسته شد . آب «ساری رود» به دلیل رقوم به نسبت پایین، قابل انتقال به دشت های وسیع و به نسبت بلند اطراف ساری نبود . انتقال آب به دشت چند هزار هکتاریاسپی ورد و یا دشت دزا ، به ویژه اراضی چند صد هکتاری پایین دست تنگه کولا که امروز بستر تجن شده است ،در آن شرایط غیر ممکن بود . چاره کار آن زمان ، برداشت آب از بالا دست بود جایی قبل از مدخل غار یعنی آنجا که تجن به زیر زمین می رفت . بر مبنای احتلاف ارتفاع و موقعیت نقاط ، مسلم به نظر می رسد آن محل کمی بالاتر ازمکانی باشد که در تاریخ به «تنگه کولا »معروف شده است .
تنگه ی کولا
تنگه کولا۴ واقع در شش کیلومتری جنوب ساری امروز و حوالی پلی بر روی تجن است، پلی که به” پل پایین کولا” یا “پل تنگه لته ” شهرت دارد. فاصله زیاد دماغه های تنگه به دلیل گشادگی دهانه، تشخیص تنگه را از سمت شمال آن، کمی دشوار می کند . رانش و ریزش مداوم دیواره های خاکی باعث فراخی بیش از حد تنگه شده است . در واقع طغیان های تجن و اختلالات ناشی از شبکه های آبیاری، باعث رانش و ریزش دیواره های خاکی شده است. طول تنگه زیاد و دهانه تنگه امروز حدود یک کیلومتر شده است . بر اساس بعضی اطلاعات تاریخی ،فراخی دهانه تنگه ، امروز نسبت به هزار و دویست سال پیش ، بسیار افزون تر و باید گفت چندین برابر شده است (تصویر ۱۴ )
بر اساس گزارش های تاریخی،هزار و دویست سال پیش، تنگه در امور دفاعی وبرای غافلگیری دشمن خارجی مورد استفاده قرار گرفت .بر پایه آن چه که در گزارش آمده ، برآورد ما این است که پهنای تنگه آن روز بیشتر از پرتاب یک تیر(چند صد متر ) نبوده است. وضعیت امروز اما نشان می دهد که میزان دهانه نسبت به آن زمان حد اقل تا سه برابر شده است.
بدیهی است که سال های دورتر، دهانه تنگه باز هم کمتر بوده است . طی تمامی سال ها، کشاورزی و کشت و کار برنج در منطقه جریان داشت و بالطبع عوامل انسانی از جمله ایجاد معابری که از روی دماغه ها می گذشت فرسایش بازهم بیشتر دیواره ها را و در نتیجه گشادگی باز هم بیشتر دهانه تنگه را سبب شده است .
در زمان اسکندر ( دوهزار و سیصد سال پیش) و پیش از استقرار شالی کاران در منطقه، باید گفت تنگه کاملاً مسدود بوده عبور آب از زیر زمین و از زیر کوه صورت می گرفت ، سپس از جایی درون دشتی هموار که ساری بخشی از همان دشت محسوب می شود ،آب چون چشمه ای خروشان فوران میکرد . با شواهدی که تاکنون آورده ایم و به دنبال نیز خواهیم آورد مساله روشن تر خواهد شد .
به دلیل بسته بودن و نبود تنگه در سال های بسیار دور، ابتدا دریاچه ای عمیق در پشت کوهی خاکی که بعد ها شکافته شد و تنگه از دل آن پدید آمد ، شکل می گرفت ، در آن صورت بود که ارتفاع آب و فشار ناشی از آن، پدید آمدن تدریجی مجرایی بزرگ را به دنبال داشت تا آب، از زیر زمین و شاید از درون گسل ها به پایین دست رَود و از محل یا جایی بیرون زده، چشمه ای خروشان شود . آن مجرای پوشیده یا همان غاری که تجن به درون آن می رفت و ناپدید می شد، و به دنبال آن چشمه ، یعنی آنچه که دو هزار و سیصد سال پیش ، اسکندر و همراهان او متوجه آن شدند ، پدیده ای از این دست بوده است .
کندن کانال و حفـر نقـب۵ در بن کوه خاکی ، اقدامی از سوی شالی کاران مهاجر بود تا بخش مهمی از آب تجن در تابستان قبل از ورود به دهانه غار، به دشت به نسبت مرتفع اطراف ساری از جمله به دشت پایین دست تنگه کولا و به دشت های متعلق به غرب و شرق شهر ساری هدایت شود ،امایک بی احتیاطی بسیار محتمل، یعنی انسداد نامناسب دهانه غار که برای هدایت آب در تابستان صورت می گرفت،باعث هدایت سیلاب عظیم زمستانی تجن ( گاهی تا پانصد متر مکعب در ثانیه ) از درون نقب احداثی گردید . فشار بیش از حد به دیواره های خاکی فراخی بیش از حد و ناگهانی نقب را به دنبال داشت و تجن بطور ناگهانی وارد مجرایی تازه شد و دشت مشرق ساری ، بستر تجن گردید .
به واقع کندن نقـب باعث آغاز رخنه ی تجن در کوه خاکی مقابل خود شد . درآن سوی کوه خاکی که آغاز دشت وسیع ساری است ،شیب ِغالب از جنوب به شمال است و این راه یابی تجن را به ادامه مسیری تازه از جنوب به شمال سبب شده است .
خلاصه این که در محدوده مکانی تنگه ای که بعد ها شکل گرفت ،هر گونه اشتباه در عملیات فصل ِتابستان (انسداد دهانه غار برای هدایت آب به نهر های احداثی )،همیشه می توانست مسیر سیل زمستانی را به شکلی خطرناک تغییر دهد بدین ترتیب تجن(( تجن که اصل آن به زبان مهاجران شالی کار ” تـَتـِنـِی۶“ به معنای رودحانه است که ت دوم آن نرم تلفظ می شود ) ) سرانجام کوه خاکی را با فرصتی که نقب های احداثی برایش فراهم کرد شکافت و در جهت شمال جاری شد .تجن با طی مسافتی کوتاه در حوالی «لاکدشت » و نرسیده به پل آهن ساری و زودتر از قبل به رودخانه کوچک تر از خود «رود اسپرز» یا «اسپرز دره » پیوست و بدین ترتیب راه خود را در مسیری که به رود اسپرز تعلق داشت ، به سمت دریا ادامه داد تا با طی مسافتی کوتاه تر از قبل به دریا برسد .
خلاصه این که به احتمال قریب به یقین، نزدیک به دو هزار سال پیش از زمان ما، کوه خاکی شکافته شد و تنگه ای تاریخی متولد شد و تنگه به دلیل مجاورت با اراضی پایین کولا به «تنگه کولا »شهرت یافت.
بدین ترتیب تجن مسیر تازه پیدا می کند وچشمه ی متعلق به « ساری رود » در پل گردن برای همیشه خشک می شود . آن زمان مردم دست به کار می شوند و نهری تازه به طول چند کیلومتر از تجن و از وضعیت تازه این رود تا ابتدای ساری رود احداث می کنند یعنی این بار آب تجن نه از راه چشمه و از زیر زمین، بلکه از طریق نهراحداثی به دهانه ساری رود می رسد و بدین ترتیب کانال بزرگ طبیعی موجود (بستر ساری رود ) ،برای انتقال آب به ساری ، مورد استفاده مجدد قرار گرفت .ا ین کانال(بستر ساری رود ) علیرغم متصرفات بسیار ،حتی امروز هم تا حدودی به همان شکل سابق مورد استفاده است .
محل دقیق گودال
گودال که بقایای آن هنوز باقی است واقع در جنوب اراضی روستای پل گردن و درمجاورت سامان جنوبی این روستا با روستای «پایین دزا» است ( درجنوب شرقی ساری و در مجاورت این شهر ). بنا به گفته اهالی، زمین متعلق به گودال و محوطه متعلق به آن، تا چند ین دهه پیش از این قبرستان روستای« پل گردن » بوده است . این محل سال ها متروکه بود ، در دهه های های اخیرتوسط زمین داران محلی، شاید با دادن زمینِ ما به ازا، تملیک و سپس به باغ و مزرعه بدل گردید . مطلب جالب توجه، اعتقاد به کراهت کشت و کار در قطعه زمین چندین هزار متری متعلق به گودال است که چنین اعتقاد و حرمتی تا سال های اخیر از سوی مردم به نحوی ابراز می شده است ولی اکنون بیم آن می رود با رونق ساخت ساز ها و گران شدن زمین اطراف شهر، محل گودال نیز برای ایجاد محل سکونت به مردم فروخته شود .
گودال جزیی از اراضی روستای پل گردن است . زمینی مستطیل شکل به درازای متجاوز از یکصد متر و پهنای بیشتر از پنجاه متر که بر خلاف اراضی ناحیه ، دارای شیبی غیرعادی متوسط بیش از دو درصد از شرق به غرب و در جهت طول است . این شیب وضعیت زمین گودال را با زمین اطراف متمایز می کند و آن را به شکلی گودالی کم عمق در نظر مجسم می کند ، همکف با زمین طبیعی اطراف آغاز می شود ولی به تدریج به حد اکثر گودی خود درمنتهی الیه غرب میرسد . دهانه ساری رود همان جا و رو در رو با آن قرار می گیرد .وگودال هم کف با بستر ساری رود می شود و عمق آن نسبت به زمین طبیعی اطراف ،به بیش از سه متر می رسد ( تصویر های ۱ و ۲ و .. ) .
روستا ی پل گردن در مجاورت و در جنوب شرق ساری است ، نکته ی مهم آن است که ، وجه تسمیه روستای «پل گردن» گویی به همین مکان یعنی همین گودال ارتباط دارد . در ادامه گزارش به این نکته که حائز اهمیت است ،دقت می کنیم .
وجه تسمیه روستای پل گردن ( پـِل گِردِن)
نام روستای پل گردن در زبان مردم و با فونتیک مرسوم است و به درستی درفرهنگ پنج جلدی تبری همینگونه آمده است . صرف نظر از ریشه یابی های عامیانه خواهیم دید که این نام می تواند بر ساخته از دو واژه سنسکریت باشد . قبل از پرداختن به این مطلب، ترکیب های زیر را که در زبان امروز مردم مازندران رایج است و همه بر گرفته از فرهنگ پنج جلدی واژگان تبری است، نقل می کنیم .
( کسره کوتاه ə)
پِرِغول pərqol جوشش و سر ریز کردن آب از ظرف – فواره
پِل –غل pəl- qol سر رفتن آب و چیزهای نیمه روان در اثر جوشش – جوشش چشمه
پِل- غول pəl- qul جوش- جوشش( پل غور هم گفته می شود – نگارنده )
پِلغوره (پِل – غوره) pəlqurə استفراغ
کول – بخاردن kul جوش خوردن – جوشیدن
پِل pel گرما – انعکاس حرارت – هوای شرجی
((معنی درست واژه ی «پِل » فشار آوردن است. زمانی که گرمای هوا و خفقان در تابستان به اوج می رسد ،جمله معروفی را مازندرانیان به ویژه مردم حوزه تجن کار می برند ، هِوا پِل دِنِه ( هوا فشار می دهد یا هوا فشار می آورد). نکته این است که به اعتقاد نگارنده، این واژه در شکل ساده خود، جز در جمله یاد شده، به هیچ شکل دیگری در زبان مازندرانی معمولاً به کار نمی رود یعنی معنای درست « پِِِل» همان فشار آوردن است۷.
چند واژه سنسکریت از فرهنگ مونیر ویلیامز را با فونتیک هاروارد – کیوتو در این جا نقل می کنیم . لازم است یادآورشویم که فونتیک( i ) همان کسره فارسی است، u ضمه ، U( وُ) :
pil cl. 10. P. %{pelayati} , to throw , send , impel , incite Dha1tup. xxxii , 65
اجبار ، فشار و تحریک
gur (cf. 1. %{gRR}) cl. 6. %{gurate} , to raise , Iift up (or `” to make effort “‘) Dha1tup. xxviii , 103 ; (cf. %{ati-} , %{apa-} , %{abhi-} , %{ava-} , %{A-} , %{ud-} , %{pra-}): %{gur} , or %{gUr} cl. 4. %{gUryate} , to hurt , xxvi , 45 ; to go ib.: Caus. %{gorayate} or %{gUray-} , to raise , lift up (or `” to make effort “‘) , xxxiii , 21 ; to eat ib. (cf. %{gUr}.)
توضیح : ترکیب دو واژه فوق را می شود با« پِل غور» یا« پِل غول» و با معنای آن ها در زبان مازندرانی مقایسه نمود .
gUrda m. a jump Ka1t2h. xxxix , 5 A1pS3r. xvi ; (`” a particular food of the Asuras “‘ Sch.) N. of a Sa1man Ta1n2d2yaBr. xiii , 12 , 4 La1t2y. vii , 1 , 1 f. ; %{prajApater@g-} or %{-teH@kUrda} , `” jump of Praja1pati …….
kUrda m. `” a jump “‘ , %{prajApateH@k-} , `” Praja1pati’s jump “‘N. of a Sa1man
جهیدن ، جهش. kUrdana n. leaping
توضیح :حرف a درفونتیک به کار رفته به فتحه درفارسی نزدیک است و در انتهای بسیاری از واژه های سنسکریت به هنگام تلفظ رعایت نمی شود .
مشاهده می کنیم معنای حاصله از ترکیب دو واژه سنسکریت pil و kUrdana (پل کُوردَن ) « جهش در اثر فشار» است و این ترکیب به واژه« پِل گِردن» نزدیک است . در نوشته های پیشین بعضی واژه های مشترک مازندرانی با سنسکریت را آورده ایم و نشان داده ایم که تغییر صوت ” ک” به ” گ ” مکرر است ، از جمله سنسکریت کال(زمان ) به مازندرانی گال و کلیج به گلیج(نوعی فرش ) و «کِیل» به «گِیل» و بعضی دیگر را متذکر شده ایم . در اینجا نیز تغییر صوت “ک” به ” گ ” مشهود است ( sound change ) یعنی تغییر« پل کوردن» به« پل گوردن» و سپس به« پل گردن pəl gərdən » به معنای «جوشش و جهیدن تحت فشار ، فواره»، برایمان قابل فهم است .
بنا بر این “پل گردن” در اصل توصیف چشمه ای جوشان و عجیب بود که در کمترین میزان، چندین متر مکعب آب را در ثانیه از دل زمبن به بیرون می جهاند و اجسامی شناور چون کنده درختان و جسد جانوران را از دل زمین با فشار و جهش آب به بیرون می انداخت . ساری رود در اصل جریان آب متعلق به همین چشمه حیرت انگیز بود . ساری رود به واقع ظهور مجدد تجن در سطح زمین و آفتابی شدن دوباره این رود ، پس از رفتن به زیر سطح زمین بوده است .
محل ورود تجن به غار و به زیر زمین با توجه به اختلاف ارتفاع ،.حوالی روستای پرچی کلا حدس زده می شود جایی که در فاصله ای نزدیک به تنگه است . محل آفتابی شدن مجدد رودخانه بر اساس شواهد، در پِل گِردن و درمحلی واقع در جنوبی ترین قسمت اراضی این روستا، مجاور با بخش شمالی روستای پایین دزا و طول مسیر طی شده ، طول مسیری که تجن در زیرزمین می پیمود، بر اساس این داده ها قریب به یک فرسنگ است.
همانطور که شرح داده شد وضعیتی که تجن دو هزار و سیصد سال پیش داشت ، یعنی عبور در بخشی از مسیر ، از زیر ِزمین ، پس از آمدن مهاجران شالیکار به منطقه چندان نپایید و متحول شد . تغییرات ایجاد شده توسط آنان، خواسته و ناخواسته سبب شد که مسیر تجن از مغرب ساری قدیم به فاصله ای دورتر در شرق این شهر کشاند ه شود و تجن از آن زمان به بعد، در حوالی ساری، به جای منحنی، مسیری مستقیم را بر گزید .
در پایان این نکته را یادآور شویم که مردم روستاهای « پل گردن » و «پایین دزا » که مجاور یکدیگرند و در شمال و در جنوب گودال کشت و کار داشته و یا دارند ، برای محوطه گودال و اطراف آن افسانه ها به یاد دارند .
پانویس :
۱- لفظ «رو » به جای «رود » فقط در مازندران یا شمال ایران رایج است . بدین معنی که « رو » کوتاه شده واژه سنسکریت « رُجانا» معادل رودخانه در زبان فارسی است
rujAnA .
۲ – این نکات نیز در مورد ساری رود گفتنی است : تا گذشته ای نزدیک تامین آب مصرفی شهر ساری و مزارع و باغات اطراف از همین رود بود . برداشت آب از نهری صورت می گرفت که در بیرون و در جنوب شهراز ساری رود منشعب می شد . نام نهر انشعابی اصطلاحاً«شهرکیله» یا «شهر رود» بوده است .بدیهی است که در درون شهر، رقوم پایین سطح آب « ساری رود » ،بر داشت آب از آن را برای جوی آب ها در شهر و اطراف شهر دشوار می ساخت . آسیاب های متعددی در شهر، آب ورودی شان از« شهر کیله »تامین می شد و خروجی شان نیز به ساری رود هدایت می شد .همانطور که اشاره رفت، « شهر کیله »حاصل انشعابی از «ساری رود» در بالا دست این رود بود. یعنی آب آن از «ساری رود» تامین می شده است .
امروز مراقبت از ساری رود فقط به دلیل یک یا دو انشعاب است که به اراضی چند روستا ختم می شود ، باقیمانده آثار رود و ادامه آن به تدریج در حال محو شدن است . آثاری از رود در شمال شهر (گذر خان )هنوز هم باقی است و حجم عمده ای از آب باران در سطح شهر را به بیرون هدایت می کند
۳- تاریخ نگار محلی زنده یاد اسمعیل مهجوری که دهه ها از وفات او گذشته است در کتاب خود ” تاریخ مازندران – نشر طوس – ۱۳۸۱می نویسد مسموعات سینه به سینه بعضی از مطلعین بر این است که بستر قدیم رود تجن از باختر ایستگاه راه آهن و سربازخانه و سبزه میدان به بیرون شهرو دریا کشیده بوده است ” ” ص ۱۷۲ این مورخ با نشانی ها که می دهد سابقه تجن را در ساری رود می بیند
۴- اشاره مکرر به تنگه کولا در گزارشات تاریخی به چشم می خورد و نگارنده خود نیز در نوشته یی تحت عنوان ” تنگه یی تاریخی و سیل قرن چهارم هجری در ساری ” در معرفی آن به علاقمندان کوشیده است .این نوشته در کتاب ساری و آغاز تمدن برنج (۱۳۸۵ )آمده است .
سیل بزرگ و تاریحی در قرن چهارم هجری در ساری روی داد. بر اساس شواهد به دلیل رانشی بزرگ از دیواره شرقی تنگه و در نتیجه انسداد دهانه باریک تنگه در آن ایام ، سیلاب عظیمی رو به شمال شرقی و به سمت سرچشمه ساری رودهدایت شده از آنجا به سوی شهر می رود . غافلگیر شدن مردم خسارات عمده ای را به دنبال داشت . مردم صد ها سال پس از حاموشی چشمه «پل گردن » نزدیکی به آب وعادت به سکونت و ایجاد بنا های مسکونی در حریم رودخانه ساری رود را( مثل امروز ) بی خطر می دانستند . دلیل غافلگیر شدنشان همین بود .
۵- حفاری نفب برای انتقال آب با توجه به نوع خاک در منطقه همیشه رایج بوده است هنوزهم نقب های طولانی که در گذشته های تاریخی حفز شده مورد استفاده است
۶– ، taTinI شکل درست واژه سنسکریت (برای تجن ) درفونتیک هاروارد کیوتو (ت دوم نرم تلفظ می شود) .
۷-موردی ازکاربرد پِِل در مازندرانی اصطلاح پِلِخ (در فرهنگ پنج جلدی تبری )به معنای فشار و یا تماس همراه با فشار است که به نظر می رسد برساخته از دو واژه سنسکریت است (pil + likh ) .
منابع :
۱-مهجوری ، اسمعیل ، تاریخ مازندران(جلد اول ) نشر طوس ۱۳۸۱
۲- کولائیان ، درویشعلی ، ساری و آغاز تمدن برنج در مازندران و گیلان نشر شلفین ۱۳۸۵
۳- کولائیان ، درویشعلی ،مازندرانی و سنسکریت کلاسیک،نشر چشمه ،پائیز ۱۳۸۷
۴- کولائیان ، درویشعلی، نگاهی نو به تاریخ مازندران باستان ، نشر گیلکان،۱۳۹۱
۵- فرهنگ واژگان تبری زیر نظر جهانگیر نصری اشرفی – ۱۳۸۱
۶- پیرنیا،حسن، تاریخ ایران باستان، نشر نگاه،چاپ چهارم ۱۳۸۶
۷- فرهنگ مونیر ویلیامز Monier Williams Sanskrit-English Dictionary (2008 revision)
ساری مهر ماه ۹۲
پیوست :
یک نقشه + نوزده تصویر. تاریخ برداشت تصویر ها مهر و آبان ۹۲ بوده است. (نقل مطالب و استفاده از تصاویر فقط با ذکر منبع مجاز است )
توضیح :محل اتصال ساری رود با نهر احداثی ، در سامان دو روستای پایین دزا و پل گردن ،با دایره ای کوچک مشخص شده است . ساری رود به واقع از آن نقطه آغاز می شود . آن جا گودالی وسیع به چشم می خورد که نقطه پایان یک نهر احداثی است . نهر از تجن آب را به ساری رود می رسانَدو حاصل طرحی است که برای جبران حادثه ای بزرگ به انجام رسید . زمان ایجاد آن به احتمال زیاد عصر اشکانیان بوده است . گودال به مساحت چندین هزار متر مربع محل جوشش آب تجن و آفتابی شدن مجدد رود بود .تجن از مجرایی زیر زمینی که در آن می افتاد ، پس از طی حدود یک فرسنگ ، در آن نقطه، فوران می کرد و سپس وارد دهانه ساری رود ، در محل آغازین آن ، می شد . ادامه جریان آب ،به واقع ادامه تجن بود و در مسیری رو به غرب می رفت تا ساری قدیم را کمر بند باشد و سپس راهی دریا شود . نام ساری معرف شکل هندسی این رود بوده است و ساری از ابتدا در درون انحنا وکنار این رود بنا گردید. چشمه با صفتی که داشت در زبان سنسکریت«پل کوردن» یا «پل گوردن» نامیده شد نامی که ظاهراً وجه تسمیه روستای پل گردن شده است. این چشمه خروشان محل وازنش و بیرون انداختن همه چیز هایی بود که تجن با خود می برد .از جمله جسد جانورانی که قربانی آب می شدند( آزمون یونانیان در محل ). این چشمه ی عجیب ، با وقوع تغییر در بخشی از مسیر تجن برای ابد خاموش شد .
محل چشمه به شکل گودالی کم عمق و وسیع باقیمانده است، این محل تا دهه های اخیر نزد مردم حرمت داشته قبرستان قدیمی روستای پل گردن به حساب می آمد . برای اطلاعات بیشتر به متن مقاله مراجعه فرمایید.
تصویر۱- در این تصویر قسمت میانی گودال را مشاهده می کنید . گودال به سمت راست تصویر(غرب ) و هم به سمت چپ (شرق ) امتداد دارد . درسمت راست، امتداد گودال همان« ساری رود» می شود .( خاکریز میانی راه دستیابی به زمین روبرواست و اخیراً ایجاد شد تا اولین تغییر جدی در وضع گودال پس از دو هزار سال باشد .) تصویر بعدی این وضع را از بالا نشان می دهد .
.
تصویر۲- بخش میانی گودال، چشم انداز به سمت جنوب. اراضی در جنوب گودال متعلق به روستای پایین دزا است . گودال جزء اراضی پل گردن محسوب می شود . برای دیدن امتداد ، سمت راست تصویر (غرب ) ، به تصاویر۳ و ۱۳ مراجعه فرمایید
.
تصویر۳- بخش انتهایی گودال در غرب آن . عمق گودال در این قسمت در نهایت به بیش از سه متر و هم تراز با کف ساری رود می شود .همانطور که پیدا است ، فقط بخش کوچکی از حریم ساری رود در محله مسکونی و در ساخت و سازها رعایت شده که این نیز بر اساس مقررات بوده است . فاصله ی چندین متری بین دو ساختمانی که کوتاه به نظر می رسند امروز حریم ساری رود شناخته می شود. لطفاً به تصویر بعدی توجه شود .
تصویر۴- حریم فعلی ساری رود(فاصله بین دوساختمانی که کوتاه به نظر می رسند ) .در این تصویر، موقعیت کف ساختمان های مسکونی در سراشیب دو سوی رود، دهانه اولیه رود را مشخص می کند . دهانه اولیه در این جا قریب پنجاه متربرآورد می شود . (کامیونی ضایعات ساختمانی را درست مقابل دهانه ساری رود و در نزدیکی آن تخلیه کرده است .)
تصویر۵- امتداد گودال در جهت چپ تصویر (شرق)– در منتهی الیه شرق عمق گودال صفر و هم تراز با کف طبیعی می شود . عرض گودال بیش از پنجاه متر و طول آن بیشتر از یکصد متر است خاکریز وسط برای دسترسی به آن سوی گودال فقط چند روز پیش از برداشت این تصویر ایجاد شد .
تصویر۶- جانب شمالی گودال پل گردن – ساخت و ساز ها در اراضی پل گردن (شهرک شهرداری
تصویر۷- چشم انداز به غرب از بالا دست و از شرق گودال. رویارو با ساری رود و در امتداد همین رود. ازاین جا و از همین زمین ساری رود آغاز می شده است این تصویر قبل از ایجاد خاکریز میانه گودال برداشته شد .
تصویر ۸- بخشی از جنوب شرق ساری – محل گودال و نقطه آغاز ساری رود در سامان اراضی پایین دزا و پل گردن . راستای نهر احداثی مشخص شده است . در سمت راست تصویر، رود تجن است . شالیزار های درون مسیل(متعلق به روستاهای پایین دزا و پل گردن ) و حاشیه غربی تجن دیده می شوند .رقوم کف رود تجن دراین قسمت حدود چهارمتر پایین تر از رقوم کف رودخانه ساری رود در محل است و تجن در فاصله چندین صد متری از ساری رود در شرق جریان دارد .
–
تصویر۹ – ساری رود وسط تصویر – درون رود و حواشی آن درخت روییده است . رودی مهم در نهری کوچک مختصرشده است . شیب باقیمانده در دو سوی پل، هنوز هم بزرگی دهانه ساری رود را در تمامی مسیر پیچ درپیچ آن در دشت همواری که شهر قدیم ساری درون آن است ، به نمایش می گذارد . حریم طبیعی رود همه جا اشغال شده( محله ای در جنوب ساری به فاصله ی چند صد مترتا گودال پل گردن . )
تصویر۱۰- بازار روز بر روی ساری رود . شهرداری ساری با زدن سقف بر روی« ساری رود» بخشی از حریم باقیمانده از ساری رود را بازارچه تره بار نموده است . در سمت راست تصویر آن جا که دیوار بلوکی بعد از دیوار آجری آغاز می شود حد حریم شرقی رودخانه در دهه های اخیر محسوب شده است . در سمت چپ تصویر ساختمان تازه ساز بر اساس مقررات سال های اخیر بنا گردیده که رعایت حریم قدیمی رودخانه الزامی نبوده است .(محلی در جنوب ساری – بیست متری منشعب از بولوار کشاورز به طرف پل گردن )
تصویر ۱۱- گودال پل گردن ، چشم انداز از شرق – زمین مستطیل شکلِ ، بیش از یکصد متر طول و عرضی بیش از پنجاه متر دارد .در حال حاضر خرده کارهای ساختمانی وضعیت طبیعی آن را هنوز به هم نریخته است . خاک ریز در میانه این زمین برای هموارنمودن راه دست یابی به زمین جنوبی (سمت چپ تصویر ) اخیراًصورت گرفته است . این قطعه دراز چندین هزارمتر مربعی که دارای کفی مقعراست، شیب زیاد و متفاوت از زمین اطراف به سمت غرب دارد . احتلاف ارتفاع زمین با کف طبیعی ابتدا صفر و به تدریج در انتها به بیش ازسه متر می رسد و این ، زمین را به صورت گودالی وسیع و کم عمق در آورده است . زمین در انتها همکفِ با ساری رود است و رود که بخش اعظم حریم آن صرف واحد های مسکونی شده است، درست در امتداد همین زمین دیده می شود .آغاز رود همین زمین و همین جا است. این گودال مستطیل شکل، تا دو هزار سال پیش ، چشمه ای بزرگ و عجیب بود ، این مکان محل آفتابی شدن مجدد تجن پس از فرورفتن رود به درون یک غار و طی نمودن قسمتی از مسیر خود در زیر زمین بود . تا کنون هیچ اشاره ای به سابقه طبیعی این مکان در بین مردم مطرح نبوده ولی این نکنه جالب است که تا گذشته نزدیک و حتی امروز نیزهمین مکان به دلیل سابقه قبرستان و دلائل ناشناخته و مرموز نزد مردم محل و روستاییان ،همیشه حرمت داشته است .
تصویر ۱۲- گودال پل گردن ، چشم اندازی از غرب و از پایین ترین ناحیه ی گودال . آن چه که در میانه زمین به چشم می خورَد خاک ریزی (رَمپ ) برای عبور از گودال است که اخیراً ایجاد شد .
تصویر ۱۳- تصویر دیگری از پهنه غربی گودال پل گردن
. . تصویر ۱۴ – تنگه کولا از جنوب – در حال حاضر، رود تجن به دماغه غربی(سمت چپ) نزدیک است.
تصویر۱۵- تنگه کولا از شمال – گودال پل گردن در جلو تصویر و تنگه کولا در دور دست و به فاصله حدود ۵ کیلومتر از گودال دیده می شود . دهانه تنگه کولا امروز قریب به یک کیلومتر است و این فاصله هزارو دویست سال پیش ، بیش از چند صد متر نبوده است . زمان آمدن اسکندر( دوهزار و سیصد سال پیش ) این دهانه بسته بود و رودخانه تجن در آن سو به درون غاری فرو می رفت و سپس در این جا و از درون همین گودال از چشمه ای خروشان می جوشید، جاری می شد و« ساری رود» را می ساخت . این وضع با آمدن مهاجران شالی کار تغییر می کند و تجن به دلیل دخالت های انسانی ، کوه خاکی مقابل خود را می شکافد و سیلاب عظیم زمستانی ، مسیری مستقیم را برای رسیدن به دریا برمی گزیند. بدین ترتیب تجن بخشی از مسیر خود را تغییر داده ، با عبور از تنگه ایجاد شده ، در مشرق ساری قدیم و با فاصله ای از این شهر جاری می شود . از ساری رود که آب چشمه یا در حقیقت تمام آب تجن را پیش از این از جنوب و از مغرب ساری عبور می داد فقط بستری باقی ماند . دیر زمانی است که سهمی از آب تجن ، از طریق نهر احداثی ، به بستر« ساری رود» هدایت می شود . این باعث آن شد که بستر ساری رود و بخشی از حریم آن همچنان باقی بمانَد (ضمناً خاکریز وسط گودال اخیراً ایجاد شده است ر.ک . تصویر۱ و ۷) .
تصویر ۱۶- دماغه غربی تنگه کولا نمای دوردست از سمت شمال- بولوار کشاورز، جاده ساری کیاسر
تصویر ۱۷ – جانب جنوبی گودال قبل از ایجاد خاک ریز – رَمپ
تصویر ۱۸ – درون گودال پل گردن و جانب جنوب غربی – ساری رود در سمت راست تصویر – کامیونی ضایعات ساختمانی را نزدیک ودر مقابل دهانه ساری رود تخلیه کرده است
.
تصویر ۱۹ – درون گودال گوشه غربی – وسط تصویر نقطه آغاز ساری رود است. نهر احداثی از سمت چپ تصویر می آید. . اکنون تابستان گذشته است و جریان آب قطع شده است . همانطور که در تصویر دیده می شود تخلیه ضایعات ساختمانی برای تسطیح یک گودال مهم تاریخی آغاز شده است .
تصویر ۲۰ – نهر احداثی –در آستانه رسیدن به نقطه آغاز ساری رود. با تغییر مسیر قسمتی از تجن و در پی آن، خشک شدن چشمه ی بزرگ که از درون گودال می جوشید این نهر حفر گردید .، (این نهر که طول آن فقط چند کیلومتر است ، برای تامین آب ساری قدیم و بعضی نقاط اطراف ، با سر دهنه ای از تجن ایجاد شد ).
نهر احداثی به دلیل شکل گیری آبشار در محل ورودش به درون گودال ( دهانه ساری رود ) ، سال ها تخریب بستر را پشت سر گذاشت . در بخش انتهایی به نسبت پهن تر شد و گودی فوق العاده یافت و ارتفاع آبشار آن به صفر رسید .