از ذهن جامعه شناسان و اقتصاددانان ما هرگز خطور نکرد که ریشه بحران های لا ینقطع نیم قرن اخیر ایران عدول ما از تمدن است . مراد ما از تمدن ، معنای علمی آنست . همگان می پذیرند که رکن اساسی تمدن و شالوده اصلی آن ، رکن سیاسی است که مردم را با حاکمیت مربوط می کند . ارتباطی متقابل که در آن مردم هزینه می دهند و حاکمیت هزینه می کند . به اصطلاحی که امروز متداول است مردم خریدار تمدن می شوند . در بیعی که اتفاق می افتد مردم به ویژه آنان که مالیات مستقیم می پردازند ، از رقم بها در این معامله با خبرند .
این ها که گفته شد در تمامی تمدن ها چه از نوع پیشرفته و چه از نوع عقب مانده ، جاری است . در صورت قطع جریان مالیه از سوی مردم ، قهراً هیچ تمدنی ادامه نخواهد داشت و ادامه نخواهد یافت .
مردم در تمدن های تابعه ، همیشه از مالیات مستقیم خود که پرداخت می کنند قهراً باخبرند صرف نظر از اینکه حکومت آن را کی ، کجا و چگونه خرج می کند . آگاهی قهری مردم از آنچه که پرداخت می کنند در همه تمدن ها هست و بدون آن هیچ تمدنی قابل تصور نیست .
تمدنی غیرقابل تصور از نوعی که گفتیم در ایران ما اتفاق افتاده است . قریب نیم قرن است مردم ایران و خانوارهای ایرانی ، همه از یک رقم مهم مالیات مستقیم که پرداخت می کنند ، آگاه نمی شوند ، هیچ خانوار ایرانی از این رقم هنگفت که همه ساله به حکومت عطیه می کند با خبر نیست . در پنجاه سال اخیر درآمدهای بسیار بسیار هنگفت حاصل استخراج و انتقال و قروش نفت و گاز، با کمترین هزینه و بیشترین سود ، مالیات اصلی مردم شده است اما متاسفانه جامعه شناسان و اقتصاددانان ما هنوز اصطلاح درآمد غیر مالیاتی را برای این درآمد عظیم به کار بسته و آن را بر زبان می آورند . تمدن غرقه در بحران ما محصول این اشتباه و یا این تسامح خانمان برانداز است .
برهان ما شاید توضیح واضحات باشد . مردمی که ندانند کدام مبلغ را داده اند بطور حتم یا ساکت اند و یا در برآورد خواسته هاشان همیشه اشتباه می کنند . باید اجازه داده می شد ، با مالیات انگاشتن درآمدهای هنگفت نفت و گاز ، تک تک خانوار ها از آنچه که به حکومت اعطا می کنند همه ساله با قبض و رسید با خبر شوند. با روشن شدن این مطلب است که تمدن بحران زده و تقریباً از دست رفته ما سلامتیش را باز می یابد . چند ده میلیون سرپرست خانوار در ایران از آنچه که هرسال ، به عنوان مالیات مستقیم ، آن هم با رقمی هنگفت، از محل درآمدهای نفت و گاز به دولت و حکومت پرداخت می کنند ، با خبر نمیشوند.
همه نامرادی ها چه برای موافقین حکومت و چه برای مخالفین حکومت از همین ابتذال یعنی از همین ناآگاهی سرچشمه می گیرد و همین سرانجام برای ما ، به عدول از تمدن ختم شده است.
باید در نظر داشت کشورهای شاخص در فروش نفت و گاز به دو دسته تقسیم می شوند . در دسته یی از آنان نفت و گاز ، ملی شده است ، مانند ایران . در دسته یی دیگر نفت و گاز ملی نیست مثلاً شیخ نشین ها که شیخ منابع آنجا را ارث پدری خود به حساب می آورد و مردم متعلق به این کشورها نیز پذیرای این تعبیرند . عدول از تمدن ، در دسته اول اتفاق افتاد ، به شمول روسیه پوتین و به استثنای کشور نروژ که با تدابیر ویژه و اتخاذ تکنیک آگاهی رسانی مدرن از عهده کار به خوبی برآمد . در کشورهای دسته دوم مثل شیخ نشین ها ، با وجود رسم عقب مانده شان، تمدنشان سالم مانده به حیات خود ادامه می دهند .
نگارنده آرزومند است هر آنچه که در این مختصر گنجانده و نتیجه ای که از آن حاصل شد از ذهن همه جامعه شناسان و اقتصاد دانان ما خطور کرده باشد.