جناب رییس جمهور اعلام نموده اند که سهم نفت در بودجه سال ۹۵ فقط بیست و پنج در صد است . این مطلب که ایشان گفته اند ، در اصل برخاسته از سوء تفاهمی تاریخی است .همان سوء تفاهم تاریخی که در مبحث حقوق مردم ،مناسبات مالی دولت و ملت ایران را ناروشن نموده است .
روشن است که منظور رییس جمهور محترم این مطلب است که درآمد نفت ، متفاوت از درآمدهای مالیاتی است و طبیعتی متفاوت دارد اما اظهاراتشان ، نکته هایی را که در پی خواهد آمد ،برایمان مطرح می کند :
اولاً ، میدانیم روزانه معادل حدود سه میلیون بشکه نفت و گاز استخراجی ، خرج مصارف داخلی است، سوال اینست که این سه میلیون بشکه در کجای محاسبات منظور شده و چگونه به حساب آمده است ؟
ثانیاً، این وضع مطلوب که رییس جمهور محترم به آن اشاره می کند، بر اساس انتخاب ما نبود بلکه به ما تحمیل شده است . شک نیست اگر گشایشی پیدا شود پول نفت باز هم به بخش درآمدی بودجه افزوده می شود ولو برای هزینه های سرمایه یی خرج شود و یا آنکه بگوییم پول نفت و گاز، درست و به جا هزینه میشوند ،اما آشکار است که باز هم ، همان جریان ادامه خواهد داشت . یعنی بودجه دولت باز هم با درآمد های نفتی بسته می شوند و بیماری مزمن ظاهراً پابرجا باقی خواهد ماند. بازهم اصطلاحاتی نظیر رانت و حکومت رانتیر و پاسخگو نبودن دولت نفتی به دلیل وابسته نبودن به مالیات و…. و امثال آن ادامه خواهد داشت .
ماتم این جا است که هیچکس راه حلی ارائه نمی کند و اگر راه حلی مثل جدا نمودن درآمدهای نفتی از در آمد های دولت از سوی ما عنوان شود و یا اگر بخواهیم اختیار نفت و گاز را به عامه مردم و نمایندگان ویژه مردم بسپاریم، این راه حل ها همه تند و دشوار و حتی غیر ممکن تعبیر می شوند . بسیاری معتقدند متاسفانه در ایران ، بدون نفت و بدون ارز نفت، دولت قادر به ادامه حیات خود نیست .
نگارنده در این یادداشت کوتاه، قصد دارد سوء تفاهمی را برملا کند که در مقدمه بدان اشاره شد و نیز در عین حال اشاره به راه حلی داشته باشد که آرام آرام آن کار دشوار را برایمان آسان کند .
اگر سنجیده نگاه کنیم منابع نفت و گاز میراث نقدی مردم است و شاهدیم که این ثروت ، کم و کیفی متفاوت با دیگر ذخائر و منابع طبیعی کشور دارد . امروز فقط در ایران و انگشت شماری از کشورها، چنین منبعی سرشار از ثروت را میتوان شاهد بود .
این ثروت موروثی هنگفت ،به دلیل نقد بودن و به دلیل شکل و ابعادی که دارد ، در نیم قرن گذشته ایرانیان راغافلگیر نموده است . تعبیر نادرست و یا همان تلقی نادرست از یک موقعیت حقوقی ، ده ها سال است که مردم ما و دولت ما را ناخواسته نسبت به هم دور کرده است .
مشاهده میشود تلقی نادرست مااز ثروت نفت و گاز ،اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور را طی نیم قرن گذشته ،سخت متاثر نموده است .
همه مانند رییس جمهور محترم جناب آقای دکتر روحانی، تا کنون درآمد حاصله از نفت و گاز را ، جدا از مالیات تصور نموده اند . در حالی که آشکارا، بهای تمامی استخراجات این میراث نقد، یعنی صد در صد آن، بر اساس قوانین ، توسط دولت ایران دریافت و همیشه به جای مالیات به صندوق دولت ریخته می شود . نکته بسیار ظریف و در عین حال مهم که هدف نهایی ما در این مقاله است ،این واقعیت است که تا کنون هیج وقت و هیچ زمان قبض وصول این مالیات ،برای مودیان مالیاتی یعنی تک تک مردم که وارثان ارثیه نقد (نفت و گاز ) محسوب میشوند ، صادر نشده و نمیشود تا از این راه هر ایرانی برای هر سال مالی ، مفتخر به آن باشد و بداند که چه میزان از محل میراث نقد خود مالیات به صندوق دولت واریز نموده است . تلقی اینچنین از درآمد نفت است که دولت صاحبِ نفتِ را در مقابل مردم پاسخگو می کند .
پس بیاییم برای دولت ها، درآمد های نفت و گاز را چون درآمد مالیاتی بدانیم و بیاییم برای مردممان نیز آن را ، تادیه مالیاتی معرفی کنیم و قبض رسید آن نیز برای هر خانوار ایرانی بطور جداگانه و برای هر سال مالی صادر و از سوی دولت به مردم ابلاغ شود !
قدر مسلم این ، آغاز راه حل است و شروع اصلاحاتی متین خواهد بود تا فضای اجتماعی کشور، برای نیل به یک اقتصاد سیاسی کاملاً سالم ، آماده گردد !
حال که انتخابات مجلس دهم به انجام رسیده ، امید است که فضای تازه برای طرح دیدگاه های تازه نیز گشوده تر از پیش باقی بماند. زیاده عرضی نیست !