تعداد بازدید : 55 بار

مهمترین اصلاحی که هرگز طلب نشد !

حمایت مردم تکیه گاه  اصلی اصلاح طلبی است و اصلاح طلبان در جلب حمایت مردم نا موفق بوده اند .  این  فعالین سیاسی یعنی اصلاح طلبان ، گناه را به گردن رقیبان می اندازند ، رقیبانی که به اصول گرایان  موسوم شده اند . آیا واقعیت همین  است ؟ نظاره گر میدان مردمند و حرف حساب را مردم اگر بشنوند به آسانی از آن نخواهند گذشت .  معمولاً حرف حسابی که بخش قابل توجهی از مردم آن را درست بدانند و بخش قابل توجه دیگر آن را نادرست بیانگارند  ، پیش برد آن کاری مشکل است . اصلاح طلبان حرف حسابی که می توانست پشتیبانی همه مردم را به خود جلب کند متاسفانه با غفلتی نا بخشودنی ، کنار گذاشته اند .  به راستی این حرف حساب چه می توانست باشد  یا بهتر بگوییم  ، چه می تواند باشد ؟ به خاطر بدعتی که این حرف حساب با خود دارد شاید محافظه کاران  افراطی آن را بر نتابند  ، رویا رویی با بدعتی ویرانگر که طی نیم قرن اخیر با آن دست به گریبانیم بدعتی  دیگر را که راه حل ما ا ست ، ضروری می سازد . اصلاح طلبان به ماجرایی معیوب که در زندگی امروز ایرانیان نقش بازی می کند ، تا امروز هم  بی اعتنا باقی مانده اند  .

بدعت ویرانگر کدام است ؟


 

 

حمایت مردم تکیه گاه  اصلی اصلاح طلبی است و اصلاح طلبان در جلب حمایت مردم نا موفق بوده اند .  این  فعالین سیاسی یعنی اصلاح طلبان ، گناه را به گردن رقیبان می اندازند ، رقیبانی که به اصول گرایان  موسوم شده اند . آیا واقعیت همین  است ؟ نظاره گر میدان مردمند و حرف حساب را مردم اگر بشنوند به آسانی از آن نخواهند گذشت .  معمولاً حرف حسابی که بخش قابل توجهی از مردم آن را درست بدانند و بخش قابل توجه دیگر آن را نادرست بیانگارند  ، پیش برد آن کاری مشکل است . اصلاح طلبان حرف حسابی که می توانست پشتیبانی همه مردم را به خود جلب کند متاسفانه با غفلتی نا بخشودنی ، کنار گذاشته اند .  به راستی این حرف حساب چه می توانست باشد  یا بهتر بگوییم  ، چه می تواند باشد ؟ به خاطر بدعتی که این حرف حساب با خود دارد شاید محافظه کاران  افراطی آن را بر نتابند  ، اما  رویا رویی با بدعتی ویرانگر که طی نیم قرن اخیر با آن دست به گریبانیم ، بدعتی دیگر را که  راه حل ما ا ست ، ضروری می سازد . اصلاح طلبان به ماجرایی معیوب که در زندگی امروز ایرانیان نقش بازی می کند ، تا امروز هم  بی اعتنا باقی مانده اند  .

بدعت ویرانگر کدام است ؟

در نیم قرن اخیر ایران ، اتفاقی بسیار با اهمیت در رابطه مالی مردم  با دولت پیش آمد کرده است . عمده وجوهی که  سالیانه به خزانه  کشور و یا به صندوق دولت می رسد ، ظاهراً از سوی مردم نیست و حسب الظاهر پولی نیست که پول مردم باشد ؛ امری که  پنجاه سال پیش به آن سو ، در کشور ایران تا بدین حد سابقه نداشته است . مخاطب محترم ممکن است بگوید ، این همانست که متعلق به دولت است و دولت این حق را دارد که آن مالیه را به خزانه و یا به صندوق دولت واریز نماید . اما ! اما بدعت ویرانگر همین است که جای مالیات ،  مالیه یی نشسته است  که آن ،  درآمدی غیر مالیاتی  برای دولت معرفی می شود . حال این سوال مطرح می شود اگر ایرانیان صاحبان اصلی ثروت نقد و هنگفت و استثنایی نفت و گاز خویشند که قطعاً همینگونه نیز هست، آیا خانوار ایرانی از مشارکت و حمایت مالی خود در اداره امور کشور و از ابعاد و اندازه آن ، هیچ گونه اطلاعی  روشن در آستین خود دارد و یا  برای برداشت از سهم  سالیانه او از  درآمد نفت و گاز  شفافیتی به چشم می خورد  ؟  مسلماً خیر !  هیچ گونه قبض و رسیدی سالیانه به سر پرستان خانوار داده نمی شود تا بر مبنای آن مردم  بدانند چه به  دولت و حکومت خود اعطا می کنند تا بر اساس آن ، مطالبات خود  را از دولت و حکومت  به درستی ارزیابی کنند .   

بدعتِ راهگشا کدامست ؟

اعلام این نظر که پول نفت و گاز بخشی از مالیات مردم است و دولت موظف است  برای اطلاع هر خانوار ایرانی قبض و رسیدی چون  دیگر آیتم های مالیاتی که برای هر مودی صادر می شود ،  به دست سرپرستان خانوار برساند ، بدعتی راهگشا است که  به مصلحت مردم و در عین حال  به مصلحت حکومت  است  .  از این راه ده ها میلیون هموطن ایرانی از آنچه که  همه ساله به دولت و حکومت خود عطیه می کنند با خبر می شوند ،  به رابطه ای شفاف به لحاظ مالی با دولت خود دست پیدا می کنند و یا به آن نزدیک می شوند . داد و ستد نابجا که دادنِ عوض و هم گرفتنِ معوض هیچ کدامشان به سود مردم نیست کم و از تعداد موارد آن  بسیار کاسته می شود . این گام اصلاحی ، توجه همه مردم را به سمت اصلاح طلبان جلب و رقیبان اصولگرا را نیز وادار به تبعیت از آنان می کرد . دامنه تاثیر این ابداع راهگشا ، بسیار وسیع تر می تواند باشد . این اقدام که برانگیزنده اراده نیرومند مردم است ، مانع  زیان های چند صد میلیارد دلاری سال ها و دهه ها می شد.  اما افسوس اصلاح طلبان از ابتدای نیم قرنی که پشت سر گذاشته ایم تا امروز، در پی چنین اصلاحی نبوده و نیستند . اگر چنین اصلاحی مطرح  و به انجام می رسید،  صاحبان اصلی قدرت ؛ مردم  ، بر اثرهمین اصلاح که  به زعم ما هرگز طلب نشد با هشیاری کامل مراقب امور می شدند . تاریخ  هیچ زمان از این تقصیر اقتصاددانان ما نخواهد گذشت .

 

 

با دوستانتان به اشتراک بگذارید

Print
Email
Telegram
WhatsApp

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *