پرسشی سال ها از سوی اقتصاددانان رسمی کشور بی پاسخ مانده است . سوال اینست : عالیجنابان ! شما چرا درآمدهای نفت و گاز ملی شده ایران را که طی نیم قرن اخیر همیشه نقد بود و هنگفت ، به عنوان بخشی از مالیات مردم نمی شناسید ؟ چرا به رسمیت شناختن این مالیه عظیم به عنوان بخشی از مالیات مردم برایتان غیر ممکن است ؟ شما امروزهم مثل همیشه ، مالیه ای عظیم متعلق به مردم را که بخش اصلی درآمد های دولت و حکومت در ایران است ، چه در کلاس درس و چه در عمل ، درآمدی غیر مالیاتی قلمداد می کنید . چرا ؟ قدری اندیشه کنید تا از قید و بند یک عادت زیانبار و فاجعه آمیز خلاصی یابیم و شما تغییری مهم را برای میهن ما به ارمغان آورید .
پرسشی سال ها از سوی اقتصاددانان رسمی کشور بی پاسخ مانده است . سوال اینست : عالیجنابان ! شما چرا درآمدهای نفت و گاز ملی شده ایران را که طی نیم قرن اخیر همیشه نقد بود و هنگفت ، به عنوان بخشی از مالیات مردم نمی شناسید ؟ چرا به رسمیت شناختن این مالیه عظیم به عنوان بخشی از مالیات مردم برایتان غیر ممکن است ؟ شما امروزهم مثل همیشه ، مالیه ای عظیم متعلق به مردم را که بخش اصلی درآمد های دولت و حکومت در ایران است ، چه در کلاس درس و چه در عمل ، درآمدی غیر مالیاتی قلمداد می کنید . چرا ؟ قدری اندیشه کنید تا از قید و بند یک عادت زیانبار و فاجعه آمیز خلاصی یابیم و شما تغییری مهم را برای میهن ما به ارمغان آورید .
مانع این تغییر ؟
آیا می دانید مانع تغییر رای شما ، قیاس نادرست شما از نفت و گاز با دیگر منابع طبیعی در کشور است ؟ قیاس شما به مدت نیم قرن قیاسی مع الفارق بود و هست . طی نیم قرن اخیر مالیه برآمده از منابع نفت و گاز برای دولت و حکومت رقم اصلی تامین بودجه است ، حتی همین امروز که آمریکا مانع صدور نفت و گاز ایران شده این نکته پابرجاست و درآمدهای ریالی ناشی از فروش نفت و گاز در داخل کشور هنگفت و بسیار با اهمیت است . نکته اینجاست سهمی از نیروی ملی کار که استخراج از این منابع را بر عهده دارد به نسبت کل نیروی ملی کار ، همیشه بخشی ناچیز و در حد صفر بوده و هست . مختصر و کوتاه باید گفت اتکای دولت و حکومت به نیروی ملی کار بی رنگ شده است . معنای این ، اختلال سیستمی فاجعه بار است که بایستی درک شود .
توضیح : برای درک مبانی تئوریک موضوعی که بدان اشاره شد به مقالات اقتصادی نگارنده ، ارائه شده در این سایت از جمله ” اقتصاد ایران و راه حل ناگزیر ” و همچنین کتاب ” الگوی نادرست اقتصاددانان ما “ تالیف نگارنده که آن نیز در سایت www.kulaian.com معرفی شده است مراجعه فرمایید .
نوعی جزم اندیشی دامنگیر اقتصاددانان رسمی ما شده است وگرنه فهم این مطلب دشوار نیست . مالیه عظیم برآمده از نفت و گاز که به ابعادی عظیم رسیده است( حتی بدون احتساب درآمدهای ارزی ناشی از آن ) ثمره کار مردم نیست که دولت از آن بهره مند می شود بلکه به تاکید فقط مالیه ای نقد از میراث مردم است . اقتضای چنین وضعی مالیات انگاری درآمدهای نفت و گاز است و به رسمیت شناختن چنین امری بایستی نخست از سوی اقتصاددانان رسمی کشور باشد .
مزایای این تغییر ؟
مزایای این تغییر ، آگاه شدن مردم از دهش مالی هنگفتی است که سالیانه در اختیار دولت و حکومت قرار می دهند . اگر که سالیانه سرپرستان خانوار بر مبنای قبض و رسید مالیاتی از آنچه که به دولت و حکومت خود عطیه می کنند با خبر شوند ، انتظارات از دولت و حکومت از سوی مردم بدرستی ارزیابی می شود و وضعیت نا متعادل پرداخت مالیات برای عامه مردم نیز آشکار می شود . در وضعیت جاری اقشار ضعیف از بی تناسب بودن سطح پرداخت مالیاتی شان با مردم غنی بی اطلاع اند و همانطور که گفته شد از آن چه که به دولت و حکومت می دهند بی خبرند . دیگر نتایج چنین طرحی یعنی مالیات انگاری درآمدهای نفت و گاز در گام اول ، از راه رسیدن نظارت موثر مالی از سوی فوج عظیم مردم است . بی تردید نظارت مالی میلیون ها مردم بر هزینه کرد مالیه ای عظیم ، بالطبع جلوگیر موثر اختلاس ها و کج روی ها است .پایان – ساری نهم اردیبهشت ۹۹