دسته بندی مقالات

هر آنچه میخواهید جستجو کنید:

پربازدید تزین مقالات

درویشعلی کولائیان

رود تجن ، ساری رود و گودال تاریخی پل گردن در ساری

درویش علی کولاییان سال ها پیش ( سال ۱۳۹۲) در مورد جابجا شدن تاریخی قسمتی از مسیر تجن ، مقاله ای تقدیم علاقه مندان شده است۱ ، مقاله یی که اکنون ارائه می گردد جهت آسان نمودن احاطه به موضوع۱، برای طیف بیشتری از خوانندگان است . ماجرا درعهد باستان ، بعد از هجوم یونانیان به ایران و پس ازشروع کشت و کار برنج در مازندران اتفاق افتاد . در آثارشان دو مورخ بزرگ رومی و یونانی ( کوینت کورس۲ و دیودور۳ ) که راوی یورش اسکندر به ایران و راوی جهانگشایی اویند ؛ به رودخانه یی عجیب در مسیر حرکت اسکندر اشاره می کنند . یونانیان با رود خانه در همان راهی روبرو میشوند که از آن طریق، دامغان را به قصد سواحل دریای مازندران ترک می کنند . آن رود خانه ، با آن مشخصات عجیب ، هنوز شناخته نیست ، اما نگارنده امیدوار است تلاش های صورت

ادامه مطلب »

سخنی با خوانندگان

سایت قبلی www.kulaian.com  به دلایلی که روشن نیست از دسترس ما خارج شده است. بنابراین در انتقال مقالات به سایت جدید ( همین سایت  www.kulaeian.com ) تاریخ تحریر مقالات پیشین از جمله تاریخ یادداشت (( درباره من )) نیازمند اصلاح می باشد.

ادامه مطلب »

 مدنیت ایران غوطه ور در بحران

مِزاجِ دَهْرْ تَبَهْ شد در این بلا حافظ ** کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی **   پنجاه سال دست به گریبان بحران بی سابقه ای هستیم که ناشی از خلل پیش آمده در مبانی مدنیت ما مردم ایران است  نه تنها در ایران بلکه در جهان ، این بحران بی سابقه است تا آنجا که  ، در بایگانی تجارب ملل دیگر رد پایی از وقوع آن به چشم نمی خورد . بر اساس شواهد تنها پس از وقوع در ایران ، همین بحران در چند کشور دیگر نیز به وقوع پیوست و ناباورانه باید گفت کشور روسیه امروز نمونه یی از آن کشور ها است.      این نوشتار مرثیه و نوحه برای دموکراسی نیست . اینگونه نیست و از قضا نگارنده در خیال خام دموکراسی سیر نمی کند بلکه در ماتم از دست رفتن مدنیت پیشا دموکراسی است . مدنیت پیش از دموکراسی برای ما  ایرانیان تجربه قرن ها

ادامه مطلب »

رویدادی در نیمه اول قرن دوم پیش از میلاد؛

یورش دولت یونانی بلخ به دره گنگ و تبعات آن در مازندران      دولت یونانی بلخ شرقی ترین بخش جهان یونانی در آسیای میانه و یک دولت باستانی که از سال ۲۵۰ تا ۱۲۵ پیش از میلاد حاکمیتی مستقل داشت و بخشی مهم از آسیای میانه و مناطقی از ایران و پاکستان و هند را در تصرف داشت .  این دولت به پادشاهی باکتریا نیز شهرت دارد و باکتریا یا همان بلخ پایتخت آن بود . رونق و ثروت شهرهای آن در آن هنگام باعث شد تا پادشاهی باکتریا را  ” امپراتوری هزار شهر طلایی”  نیز نام بگذارند . در جغرافیای دولت یونانی بلخ، تبرستان یا همان مازندران جایگاهی معین داشت.غربی ترین بخش پادشاهی، یعنی غربی ترین بخش دولت یونانی بلخ ، تبرستان یا همان مازندران بود. نقشه زیر موقعیت مازندران  را در ۱۸۰ سال قبل از میلاد مسیح در محدوده دولت یونانی بلخ نشان می دهد .                

ادامه مطلب »

زیر پایمان خالی است !

رویدادی که شالوده مدنیت در ایران را به فنا کشاند ! بهمن ۱۴۰۱ – درویش علی کولاییان    فراوانند میان ما آدم هایی که زیاد حرف می زنند، ماجرای سال ۵۷ را روشن نکرده ، رویداد های امروز را برایمان معنی می کنند .  نه ماجرای امروز و نه ماجرا ی دیروز ،  هیچکدام از زبانشان ، درست معنی نمی شوند .  گویی که  آنها طوفان در اقیانوس را به پرنده ها ربط می دهند ، یا که معلول شنای دسته جمعی نهنگ ها و ماهی ها تعبیر می کنند !!  در مورد علت العلل بحران های اجتماعی اخیر ایران هیچ نمی گویند و چشمشان را به فنا شدن اصلی ترین بنیاد مدنیت در جامعه بسته اند ، فنا شدن بنیاد مدنیت جامعه ما ؛  همان رویداد است که سابقه آن به چندین سال قبل از انقلاب ۵۷ می رسد . متاسفانه بسیاری از کارشناسان اجتماعی و اقتصادی ، بی

ادامه مطلب »

  چرا مازندران خاستگاه کلیله است !

     در شماره پیشین مجله وزین گیله وا نقدی آمده است به قلم دکتراسمعیل شفق با عنوان ” آیا مازندران خاستگاه کلیله است ؟  ”  . نقد ایشان متوجه کتابی به قلم اینجانب تحت عنوان ” برآمدن کلیله و دمنه ، شاهکار فرهنگی مازندران باستان ”  و آنچه که در پی خواهد آمد پاسخی به همان نقد است .     برای آشنایی خواننده ، به اختصار می پردازیم به رویدادی تاریخی که در قرن دوم قبل از میلاد اتفاق افتاد . در آن رویداد ،  تبرستان یا همان مازندران مقصد قومی مهاجر میشود ، اسکان مهاجران به سادگی امکان نداشت . جنگی طولانی اتفاق افتاد جهت اسکان مهاجران ، قومی که از پیش ساکن آنجا بود با اعمال قدرت ارتش اشکانی به بیرون منطقه رانده شد . در صحت این رویداد تردید نیست و مورخان به اتفاق اینگونه از آن یاد می کنند . اما مردم مهاجر از کجا آمدند

ادامه مطلب »

این چشم بندی !

اگر چشم بندی نیست پس چیست ؟ وقتی که رابطه مالی دولت و مردم مد نظر است به ویژه آنجا که مداخل ( یعنی تغذیه مالی حکومت توسط مردم )مطرح است و نه مخارج (یعنی هزینه ها توسط دولت یا حکومت ) ، صحنه به راستی تا چه اندازه شفاف است ؟   آنجا که دهش مردم به دولت و حکومت مطرح میشود موضوع  تا چه اندازه شفاف است ؟ آیا مردم می دانند مالیه پرداختی شان به دولت مثلاً از سوی خانواری معین در سالی معین ، کدام حد و کدام اندازه است ؟ کدام اقتصاددان ایرانی را سراغ دارید به این پرسش پاسخ دهد ؟ در صفحه تلویزیون اقتصاددان خدابیامرزی را دیدم که  اخیراً فوت شد . او خود را سوسیال دمکرات معرفی می کرد و در مصاحبه اش از دمکراسی سخن می گفت . با توجه به سابقه ای که از ایشان داشتم متوجه شدم و البته متوجه بودم ایشان چه اشتباه فاحشی از خود بروز می دهد

ادامه مطلب »

آرمان دکترشریعتی یا غفلت اقتصاددان ایرانی ؟

موسی غنی نژاد در مقاله اخیر خود در تجارت فردا ،برای آشکار نمودن ماجرای دکتر شریعتی پر بیراه نرفته است اما  از بیراهه رفتن پیشکسوتان اقتصاددان خود و بیراهه ای که اوخود امروز در آن گام بر می دارد بی خبر است و آشکارا از آن غفلت می ورزد  .     موسی غنی نژاد در مقاله اخیر خود در تجارت فردا ، در آشکار نمودن ماجرای دکتر شریعتی پر بیراه نرفته است اما  از بیراهه رفتن پیشکسوتان اقتصاددان خود و بیراهه ای که او امروز خود در آن گام بر می دارد بی خبر است و آشکارا از آن غفلت می ورزد  . مساله را مثل همیشه تکرار می کنم  و از ایشان می پرسم به کدام دلیل شما درآمدهای نقد و بسیار هنگفت نفت و گاز  که در نیم قرن اخیر در ایران جایگزین بخشی مهم از مالیات مردم  شده است را  طبق الگوی کهنه تان کماکان درآمد

ادامه مطلب »

نسخه برای یک اقتصاددان نابیدار ! !

خدا می داند تا کی در انتظار باید ماند تا اقتصاددان ما دریابد سرچشمه مصائب اقتصاد ایران  ، تعریف نادرست از درآمدهای نفت و گاز کشور است . فقط طبق عادتی مانده از گذشته ، اقتصاددان ما  نفت و گاز را درآمد غیر مالیاتی دولت و حکومت در ایران می شناساند .  اوغافل است طی نیم قرن گذشته و حتی امروز که صادرات نفت به دلیل دشمنی آمریکا متوقف شده ، درآمدهای حاصل از نفت و گاز ، برای دولت ، به دلیل شرایط استثنایی طبیعت ایران، متفاوت با دیگر منابع زیرزمینی مثل مس و آهن و طلا و نقره و غیره هست و میراثی  نقد و  بسیار کلان محسوب می شود . درآمد نقد حاصله از میراث نفت و گاز ، هر سال براساس قوانین موجود به خزانه و یا  به صندوق دولت سرازیر می شود . نیم قرن است که مثل همین امروز ، جای مالیات مردم را

ادامه مطلب »

چرا اقتصاددانان رسمی کشور را مقصر می دانم !

    پرسشی سال ها از سوی اقتصاددانان رسمی کشور بی پاسخ مانده است . سوال اینست : عالیجنابان !  شما چرا درآمدهای نفت و گاز ملی شده ایران را که طی نیم قرن اخیر همیشه نقد بود و هنگفت ، به عنوان بخشی از مالیات مردم نمی شناسید ؟ چرا به رسمیت شناختن این مالیه عظیم به عنوان بخشی از مالیات مردم برایتان غیر ممکن است ؟  شما امروزهم مثل همیشه ، مالیه ای عظیم متعلق به مردم را که بخش اصلی درآمد های دولت و حکومت در ایران است ،  چه در کلاس درس و چه در عمل ، درآمدی غیر مالیاتی قلمداد می کنید  . چرا ؟ قدری اندیشه کنید تا از قید و بند یک عادت زیانبار و فاجعه آمیز خلاصی یابیم و شما تغییری مهم را برای میهن ما به ارمغان آورید .          پرسشی سال ها از سوی اقتصاددانان رسمی کشور بی

ادامه مطلب »